نابترینها



می خواستم بگویم میم مثل مرگ الف مانند افتادن باء مثل بیداری اما سر باز می زنند حروف از ترکیب ، از هم کناری فکر گویا زور آن که فاصله را می اندازد بیشتر است از آن که آن را برمی دارد می گویند هم چیز روی به تجزیه دارد و میل مانند جذبی بی اراده همه ی ما را می پاشد روی در و دیوار/ روی عکس هایی که می گویند من ام روی خاکی که خدا روزی شیار کرد و منتشر مرا در آن حالا که حروف من بزرگ شده اند و لوبیای ما از سحر آمیزی گذشته باید پایین بیاییم، شاخه ها بعد برگه ها بی دوام ترند پا روی هر شاخه که می گذارم شق شق اش شورش می کند علیه سنگینی و من و او با هم می آییم غول به قول های من به خودم نگاه می کند و قاه قاه می ایستد بنا بر جاذبه ی قانونی من برای شتاب خودم کافی ام حال ندارم این کلمات را درست ادا کنم مشتری حرف خریدار را می فهمد و نمی خواهد هوا بیشتر تکان بخورد حروف ما را می پرانند این هواها فکرها کوچ می کنند و تصوراتی که از تو دارم من یک دنیا حرف دارم که مرا می پراکنند و تو را بی برگ توشه ی بی برگ را بر کول مرگ سنگینی نمی کند کافیست بگویی نون مثل ندا ب مثل بلند سین مثل هیس

نسرین فرقانی


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه فایل دانلود فایل rosegarden interesting things موزیک آواک | دانلود آهنگ | فیلم | سریال چنل عدالت اتحادی داسنها و متنهای نویسنده ی ۱۲ ساله نیکتا ناصراحمدی صفحه‎ی اینترنتی دروس سیدمحمدمهدی فیض 9 د ي تفکر وسواد رسانه ای مشاوره کنکور خبرگان